به خوبا سر مي زني... مگه بدا دل ندارن

در تارو پود اين واژه ها عشقي نهان است
عشقي كه فرياد ميزند: تو طليعه نوري
برگي از قرآن
فرشته اي والاتر از فرشتگان مقرب الهي
كه جايگاهش را زمين ِ خدا نهاده اند
...يوسفي ديگر
...که اگر يوسف را تنها يعقوب در انتظار بود
"تو را دنيايي در انتظار است"
تو چشمه اي از محبتي كه سيرابي از تو نشايد
قطعه اي از بهشت... پشت كوههاي بلند انتظار
اكنون كه قلم برداشته ام و براي تو مي نويسيم
...بايد بگويم كه دلهايمان در انتظار تو
سخت مي تپد

هیچ نظری موجود نیست: