راديو روشن است
ساعت
از يازده شب هم گذشته...
...
پرده را كنار مي‌زنم
مي‌روم چاي دم كنم (شايد هم گل‌گاو‌زبان) !
مجري با شور خاصي مي‌گويد:
" امروز يكي از بهترين روزهاي سال بود "
لبخند مي‌زنم...

هیچ نظری موجود نیست: